جمعه

مشکلی برای بخش کامنتا پیش اومده بود که برطرف شد! ساعت هست و بیست و دو دقیقه است ! امروز بازی رو مثل چند تا بازی قبلی تو سالن اصلی امور دانشجویی دیدم. با علیرضای صالحی و حسین نمازی (جفتشون پست داک ریاضی هستن اینجا). و چقدر بازی یکطرفه و مزخرف بود . کنارم (اون طرف حسین و علیرضا نه اونیکی طرف) چند تا دختر اسپانیایی نشسته بودن و فقط کافی بود توپی جلوی پای یک اسپانیایی بیافته (آلردی هر بیست ثانیه این اتفاق می افتاد) هوار بروبروبرو + دست و سوتشون به آسمان میرفت. الان دپارتمان بسیار خلوته . کارایی رو که سجاد بهم گفت شروع کردم. ولی دو تا برنامه هست که باید نصب بشه . وکا یک مجموعه نرم افزار اپن سورس هست برای داده کاوی که با جاوا نوشته شده. یک کیت طبقه بندی تحت مطلب هم هست که یه بابایی (نسبتا بیکار) تو تکنیون یه زمانی نوشتدش برای متلب.
خلاصه حالا تطبیق اینا با هم و داده های دانشگاه ایرواین و کلاسهای LIBSVM که سجاد گفته جزو لیست سیاهه. بعضی وقتا این آهنگ چنان در گوشم زمزمه میشه که دیگه این قوزک پام یاری رفتن نداره... ولی باز راه می افته لنگان لنگان. بعضی وقتام واقعا لذت میبریم که امشب شب عشقه همین امشب و داریم . به خصوص از وقتی که خبر رسیده جان سینا با سربازان امریکایی رابطه داره (جزییات بیشتر رو روشون نشده بگن) ولی من در جریانم شمام وقتی بهتون ربطی نداره بیخود تکذیب نکنین خود آمریکاییا میدونن موضوع از چه قراره وگرنه تاحالا تکذیب کرده بودن (موقع کلیرنس بعدی موضوع رو علنی میکنیم).




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر