جمعه

New Posts

Inasmuch as I have not farsiscripting facilities now, these posts must be issued after fixing this problem:

Cyprus
Princeton
Elder Ameraica Graduated Iranians and their helping me

شنبه

خدا حافظ رفیق-فعلا

پست امروز احتمالا آخرین پست من تو ایرانه! عکسش رو هم الان یواس بی ندارم که آپلود کنم تو چمدونه! محتواشم تقریبا تکراریه ولی لازمه! دو تا از بهترین دوستام و به بیان درست تر دو تا بهترین دوستام امروز یه جشن خداحافظی برام گرفتن. کیوان صدری بهترین دوستم که اگه کمکهای واقعا مرامانه اش نبود من بارها و بارها به سر حد اتمام رسیده بودم و واقعا از صمیم قلب بهش مدیونم. و آنا دختر عموی بهتر از گلم که واقعا معتقدم انرژی مثبت رو می شه با اون تعریف کرد و کلی مقاله روش داد!

خیلی دلم سوخت! دلم می خواست خیلی چیزا رو می دادم ولی ما سه تا تو یه جای آزاد با هم یه جشن کوچیک می گرفتیم . کاش سه تامون امسال برا ادامه تحصیل می رفتیم. اگه جور شه رفتنم با تمام وجود سعی می کنم اونام بیان. این رو می خام و حتما بهش می رسم. امیدوارم خدا کمکم کنه

واقعا دوست خوب از درآمد میلیاردی و دکترای ام آی تی بهتره. خیلیم بهتره اینو مطمئنم

جمعه

تشکر

از آقای امین انصاری بسیار متشکرم که اشکال فنی موجود را به این حقیر گوشزد کردند تا در رفع آن بکوشم. دونقطه دی

private -->> public

بالاخره الآن پیام رسید که این دفتر یادداشت الکترونیکی رو از حالت شخصی درآرم و بر همگان آشکار کنم. چنین گفت زرتشت.

به زودی و در اولین وقت لینکها و اینارم کامل می کنم

شکار










وقتی رسید آهو هنوز نفس داشت
داشت هنوزم بره هاشو می لیسید
وقتی رسید قلبی هنوز تپش داشت
اما اونم چشمه ای بود که خشکید
وقتی رسید آهو هنوز نفس داشت
داشت هنوزم بره هاشو می لیسید

دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این بیداد
دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این صیاد

گدار بالای کوه پناه جون قوچه
تفنگ تو میغره که زندگی چه پوچه
گدار بالای کوه پناه جون قوچه
تفنگ تو میغره که زندگی چه پوچه

دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این بیداد
دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این صیاد

اینو میگن جنگ بدون اعلان
جنگی که هیچ قاعده ای نداره
اینو میگن جدال نابرابر
جدالی که فایده ای نداره
یک نفر از دشت بدون آهو
میگفت تو غم روی دلم گذاشتی
من نمیخوام دشتارو خشک و خالی
عاشق اون آهو بودم که کشتی

دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این بیداد
دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این صیاد
دلتنگم دلتنگم دلتنگ از این بیداد

از اینجا گوش بدین

پنجشنبه

چمدون




از چمدون بستن متنفرم. اگه دست خودم بود هیچ چی نمی بردم با خودم

آژانسهای شرمنده از آن ما-قسمت اول




یکشنبه هفته پیش صبح باید می رفتیم محضر برا وثیقه وزارت علوم. گفته بودن 9 بیاین من و مادرم هم یک ربع زود تر رفتیم که طبق روال اکثر کارا گفتن امروز ساعت 11 میاد.مادرمم باید می رفت سر کار در نتیجه گفتیم بریم سرکار و 11 جیم بزنیم برگردیم. در نتیجه من 2 ساعت بیکار بودم که باید با علافی پرش می کردم. در نتیجه پا شدم رفتم یه آژانس گفتم زود ترین زمان ممکن بلیط می خوام! گفتن تا یک ماه و نیم دیگه بلیط نیست. بسیار اصرار کردم و با کمال تعجب همگی(هم من هم اونا) برا 30 آگوست جا داد!!! مام رفتیم پی کارمون

بعد جمعه به لطف خدا بعد از 67 روز تمیز شدیم!!! کلین نه بلکه کلیردر نتیجه فهمیدیم که 30 امیه دیره و یه بلیط زود تر می خواهیم. دیگه آژانسی تو تهران نبود که بهش زنگ نزده باشم بس که تو گذرنامه بیکار بودم! البته بیشترین تلاش را خانم یافت آبادی می کرد.! که وارد جزییاتش نمیشم.

تا اینکه روز یکشنبه ساعت 3 از یک آژانس زنگ زدن که یه چارتری باز شده تا یه ربع دیگه خودت رو برسون. با یه بد بختی خودم رو رسوندم و بلیط رو گرفتم هنوز به سر خیابون نرسیده بودم که همراهم زنگ زد

خانم یافت آبادی بود.دقیقا رو همون روز بلیط امارات پیدا کرده بود! مرام گذاشته بود و ارزونتر!! داشتم می مردم . به ذهنم زد که این چارتریه رو هر جور شده یه مشتری گیر بیارم. این اول ماجرا بود. تو بحبحه ای که اصلا بلیط قبرس گیر نمی اومد من 3 تا بلیط داشتم و در به در دنبال مشتری می گشتم.آژانسی تو تهران نبود که بهش نسپرده باشم!

ادامه ماجرا در پست ها ی بعد
.

چهارشنبه

lyrics2




by Eminem



Look, if you had one shot or one opportunity
To seize everything you ever wanted in one moment
Would you capture it or just let it slip?

Verse 1

Yo, his palms are sweaty, knees weak, arms are heavy
There is vomit on his sweater already
Moms forgettin' he's nervous
But on the surface he looks calm and ready
To drops bombs, but he keeps on forgetting
What he wrote down, the whole crowd goes so loud
He opens his mouth but the words won't come out
He's choking, how? Everybody's jokin' now
The clock's run out, time's up, over BLOW!
Snap back to reality, oh there goes gravity
Oh, there goes Rabbit, he choked, he's so mad
But he won't give up that easy, no he won't have it
He knows his whole back's to these ropes
It don't matter, he's dope, he knows that
But he's broke, he's so sad that he knows
When he goes back to this mobile home
That's when it's back to the lab again, yo
This whole rhapsody, better go capture this moment
And hope it don't collapse on him

You better lose yourself in the music
The moment you own it you better never let it go, oh
You only get one shot, do not miss your chance to blow
Cuz opportunity comes once in a lifetime, yo
You better lose yourself in the music
The moment you own it you better never let it go, oh
You only get one shot, do not miss your chance to blow
Cuz opportunity comes once in a lifetime, yo
You better

Verse 2

Soul's escapin' through this hole's that is gaping
This world is mines for the taking
Make me king as we move toward a new world order
A normal life is boring
But superstardom's close to post mortem
It only grows harder, homie grows hotter
He blows us all over, these hoes is all on him
Coast to coast shows, he's known as the Globetrotter
Lonely roads got him
He knows he's grown farther from home, he's no father
He goes home and barely knows his own daughter
But hold ya nose cuz here goes the cold water
These hoes don't want him no mo', he's cold prada
They moved on to the next shmo who flows
Who nose dove and sold nada
And so the so proper
His toll, it unfolds and I suppose it's old, partner
But the beat goes on
Duh duh doe, duh doe, dah dah dah dah

Verse 3

No more games, I'ma change for due called rage
Tear this muthackin' roof off like two dogs caged
I was playin' in the beginnin', the mood all changed
I've been chewed up and spit out and booed off stage
But I kept rhymin' and stepped writin' the next cipher
Best believe somebody's payin' the pied piper
All the pain inside amplified by the
Fact that I can't get by with my nine to five
And I can't provide the right type of life for my family
Cuz, man, these goddamn food stamps don't buy diapers
And there's no movie, there's no Mekhi Pfifer
This is my life and these times are so hard
And it's gettin' even harder tryin' to feed and water
My seed plus teeter-totter
Caught up between bein' a father and a pre-madonna
Baby momma drama, screamin' on her
Too much for me to wanna stay in one spot
Another damn or not has gotten me to the point
I'm like a snail, I've got to formulate a plot
Or end up in jail or shot
Success is my only muthafuckin' option, failure's not
Momma love you but this trailer's got to go
I cannot grow old in Salem's Lot
So here I go, it's my shot
Feet fail me not
Cuz maybe the only opportunity that I got

Duh doo
You can do anything you set your mind to, man

رامین حلاوتی




رامین حلاوتی یکی از استاداییه که به نظرم هم باهوشه هم می دونه که داره چطور زندگی می کنه! کلا خیلی نبودن اینجور آدما تو دانشکده یکی دیگشون دکتر خسروی بود که بعدا یه پست راجع بهش می نویسم یکم دکتر روحانی رانکوهی (استاد اعظم!)

یه درس هوش با رامین داشتم که 25 از 20 شدم .اگه خدا یاری کنه و برم پرینستون باید همین درس رو اونجا بگیرم با یه استادی که میگن خیلی خفنه! و خیلی مودب !!

وبلاگ رامینم معمولا مطالب خوبی داره مطالب زیر از پستهای اونه:

هيچ چيزي به اندازه تلاش براي فراموش كردن يك موضوع كمك به حك شدنش در حافظه نمي كنه. - مايكل د مونتاين

هميشه نقشه ديگه اي هم داشته باشيد حتا اگر استفاده هم نشه، براي تحريك كردن نقشه اصلي به درد مي خوره

اگر يك گوسفند روي پاهاي عقبش بايستد آدم نمي شود، ولي اگر تعداد زيادي گوسفند بر روي پاهاي عقبشان بايستند، تبديل به يك جمعيت تاثير گذار انساني مي شوند. - ماكس بيربوهم

بعضيا دوست دارن شبيه به ديگران باشن، بعضي هام دوست دارن تنها باشن. بعضيا سعي مي كنن خودشون رو به گروه ها بچسبونن و روي شباهتاشون با ديگران تاكيد كنن و هي بگن ما فلاني ها اينطوري ايم، ما فلاني ها اونطوري ايم، بعضيام حاضرن براي منحصر به فرد بودن، تمام كسايي كه شبيه به خودشون هستن رو يه جوري از بين ببرن

پست نوشت: امروز دیگه باید چمدونم رو ببندم خیلی کار مونده!


.


المپیاد دانشجویی



بنابر اخبارات واصله نتایج المپیاد دانشجویی امسال اعلام شده و گویا یک نفر از علم و صنعت اول شده تا بر همگان ثابت شود که عشق بهتر است با سنگک! نفر دوم ممد مقیمیه از دانشگاه تهران سوم علیرضا صحرایی خودمونه (نفر اول از راست در عکس بالا) من همیشه فکر می کردم اول بشه! چهارم ممد نوروزیه که تو عکس تیم شریف بالا نیست فکر کنم افتتاحیه نیومده بود. نفر پنجمم اون سمت چپیه تو عکسه ;) به همشون تبریک می گم
اما نکته اینجاست که این مسابقه جز صبحانه و ناهارای مجانیش هیچ تصحیلاتی نداره و اینم یک نشانه دیگه از میزان توجه مسوولین به مسابقات علمیه. حتی یادم میاد پارسال وزیر محترم علوم که قرار بود به افتتاحیه بیان تشریف نیاوردن چرا که به افتتاحیه المپیاد ورزشی دانشجویی رفته بودن!!

به هر حال من نسبت به پارسال دو پله صعود داشتم و البته فکر کنم کلا تنها کسی بودم که دو سال پیاپی خوره بازی در آوردم و در مسابقه شرکت کردم. امسال جو خیلی دوستانه تر بود و سوالا به مراتب بهتر و البته قلیونی که با بروبکس رفتیم از هر دو بهتر

دوشنبه

ابدیت


امروز اخبار یک چیزیو نشون داد که واقعا منقلب شدم. یه حس سرد تمام تنم رو گرفت. برای طر ف خیلی خوشحال بودم اما برای سایرین خیلی.... اصلا نمیتونم عمق حس رو بیان کنم. قبول دارم فیلم شکنجه آدمی رو زیاد دیدم و حتی وقتایی که اعصابم خورده دوست دارم و قبول دارم خیلی چیزا برام مهم نیست ولی اینو نمی تونستم. واقعا دلم می خواست بلند بلند های های گریه کنم. همین الانم که این پست رو دارم می نویسم اشک تو چشامه. نمی دونم دیدین یا نه. یه نفر بود به اسم ایت الله زاده شیرازی که گفته شد پیشکسوت معماری بوده و غیره. با اینش کاری ندارم ولی نکته اینجاست که تلویزیون اول سخنرانیش رو در مراسمی که برای تجلیل ازش برپا شده بود نشون داد. تو چهرش رضایت دیده می شد . با تمام مشکلاتی که این ملت باهاش روبه رو هستند و این عوضیا م هرروز بیشترش می کنن ولی یه برق رضایت نسبی تو چشاش و یه لبخند همراه با خستگی رو لبش بود. و بعد... چند دقیقه بعد درحالی که شخصی مشغول خواندن نامه ای در تقدیر از وی بود.هی... استاد با چشمانی بسته و دهانی نیمه باز به ابدیت شتافت. گفتن که سر صحنه سکته کرده. . هر چند این آدم رو نمیشناسم ولی واقعا دلم می خواست اینجوری می مردم. لطفا برای آمرزشش و آمرزش هممون دعا کنین.

شنبه

lyric 1


Cats in the Cradle
by Harry Chapin


A child arrived just the other day,
He came to the world in the usual way.
But there were planes to catch, and bills to pay.
He learned to walk while I was away.
And he was talking 'fore I knew it, and as he grew,
He'd say, "I'm gonna be like you, dad.
You know I'm gonna be like you."

And the cat's in the cradle and the silver spoon,
Little boy blue and the man in the moon.
"When you coming home, dad?" "I don't know when,
But we'll get together then.
You know we'll have a good time then."

My son turned ten just the other day.
He said, "Thanks for the ball, dad, come on let's play.
Can you teach me to throw?" I said, "Not today,
I got a lot to do." He said, "That's ok."
And he walked away, but his smile never dimmed,
Said, "I'm gonna be like him, yeah.
You know I'm gonna be like him."

And the cat's in the cradle and the silver spoon,
Little boy blue and the man in the moon.
"When you coming home, dad?" "I don't know when,
But we'll get together then.
You know we'll have a good time then."

Well, he came from college just the other day,
So much like a man I just had to say,
"Son, I'm proud of you. Can you sit for a while?"
He shook his head, and he said with a smile,
"What I'd really like, dad, is to borrow the car keys.
See you later. Can I have them please?"

And the cat's in the cradle and the silver spoon,
Little boy blue and the man in the moon.
"When you coming home, son?" "I don't know when,
But we'll get together then, dad.
You know we'll have a good time then."

I've long since retired and my son's moved away.
I called him up just the other day.
I said, "I'd like to see you if you don't mind."
He said, "I'd love to, dad, if I could find the time.
You see, my new job's a hassle, and the kid's got the flu,
But it's sure nice talking to you, dad.
It's been sure nice talking to you."
And as I hung up the phone, it occurred to me,
He'd grown up just like me.
My boy was just like me.

And the cat's in the cradle and the silver spoon,
Little boy blue and the man in the moon.
"When you coming home, son?" "I don't know when,
But we'll get together then, dad.
You know we'll have a good time then."

دوشنبه

خراب شده

نکته اول: گر چه پذیرش گرفتن از هر دانشگاه کوچک و بزرگ کار عقل پسندانه ایست لیک بزرگان جملگی گویند پرینستون یه چیز دیگست!
نکته دوم:هر کی از تو این خراب شده موندن و وظیفه و این چیزا حرف بزنه باهاش فیزیکی !!!! برخورد می کنم!
نکته سوم:حتی تو قرآنشم که بگیریم گفته وقتی یه جایی حرومتون می کنن وظیفتونه مهاجرت کنین.پس دیگه حرف مفت ممنوع

ویذ مای بست ریگاردز
سینا

جمعه

دوستی






تو زندگی آدم یه چیزایی است که اگه یه نفر داشته باشه خیلی شانس آورده. یکی از اونا دوست خوبه! دوستی که تو رو به خاطر خودت دوست داشته باشه! همچین چیزی کم پیش می آد ولی اگه پیش بیاد یکی از همون وان شاتای امینم هستش.آدمای زیادی رو تو همین اطراف خودم می بینم که تنها هستن. سعی می کنن به اشکال مختلف حتی با موفقیت ها این خلا رو جبران کنن.ولی به نظرم محال ممکنه!از این تریبون مخفی به دوست خوبم کیوان سلام می کنم و امید وارم همیشه خوش باشه.دونقطه پرانتز باز

عجایب هفتگانه




اینا هفت تا اثر هستند که یک مورخ سیدنی با دیدنشون کم اورده جدول زیر کمی اطلاعات راجع به اونا به ما میده که به نظرم جالبه! اگه کسی بازی تمدن را خوب بازی کرده باشه با اینا خوب آشناهست.هرم بزرگ تو هر شهر یک معبد می ذاره باغهای معلق تو هر شهر یک آبیاری فانوس حرکت کشتیهارو تقویت می کنه و غیره

جالبه که با تمام این احوال تمام باستان شناسان معتقدند که بزرگترین شگفتی معماری بشر که حتی از خارج از جو زمین هم قابل دیدن می باشد دیوار چین است.بنایی بیانگر پایه بودن چینیا! البته چینیا بناهای خیلی جالب دیگری هم دارند مثل شهر ممنوعه و یا مقبره امپراطور چن که نزدیک به ده هزار سرباز گلی با الهام از سربازای واقعی امپراطور وظیفه نگهداری اونو بر عهده داشتند.به نظر شخصی من اون جالب ترین اثر باستانی بود که تا به حال دیدم
آثار خیلی جالبی هم در امریکای مرکزی و جنوبی دیده شده مربوط به آزتکهاو اینکها و مایاها.هنوزم برخی باستانشناسها معتقدند این آثار نمیتواند کار بشر به تنهایی باشد!
.راستی عجایب اثرهای مختلف(قرون وسطی جدید و مدرن را هم طبقه بندی کردن) که اینترنت یکی از آنها بود!! این رو پایم

پانوشت: اونکه اروپاییا زدن اون اثر رو از بین بردن من رو کشته.دونقطه دی

بوف کور


در زندگی زخمهايی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته در انزوا می خورد

و میتراشد.

اين دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که اين

دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پيش آمدهای نادر و عجيب بشمارند

و اگر کسی بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد خودشان

سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آميز تلقی بکنند -زیرا بشر

هنوز چاره و دوائی برايش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط

شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس

که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد

میافزاید


به نظر من بوف کور یکی از مواردیه که میتونه نشون بده گاهی وقتا یه کپی میتونه از اصلش قویتر بشه! بقیش رو از اینجا بخونین...

پنجشنبه

پارادوکس




زندگی رو که از بالا نگاه کنی سرتاپاش پارادوکسه! پارادوکسایی که قاعدتا منطق حکم می کنه مانعت الجمع باشند ولی به خوبی درکنار هم
ماوا گرفتن و حتی اگه یکیشون نباشه اون یکی با مشکل جدی مواجه می شه(مثل ایران و آمریکا تو عراق دو نقطه دی) واقعا فکر کننین یه لحظه اصلا کم نیستند

هنوز نمی دونم سه هفته دیگه کجا باید برم و چکار خواهم کرد.حتی جالبه احساس من به این کشورم یه احساس پارادوکسیه. راستی خدا ملت ر نسیب گرگ بیابون بکنه ولی دچار سیستم کاغذ بازی نکنه

اینم لینک سرود ملی ایران عهد مظفری

دوشنبه

نبرد دوم آغاز شده

باید ایستاد. باید حمله کرد!نه از خوشی که از ناچاری! نبردی بسان استالینگراد در پیش است و دریای خوف انگیز و طوفان و من باید بدوم بدوم و درفش سپند کاویانی را بر نارنجزاران سبز وحشی برسانم