سه‌شنبه

تاک

اولین تاک رسمی- دو ساعت و نیم. گچ و تخته - بوآز اومده بود و مثل همیشه بی امون سوال میکرد. موزز و هر دو تا شاگرداش (آراویندان و آدیتیا) هم اومده بودن و از اون عقب موضوع رو دنبال میکردن. راب کالدربنک (استادم) هم اومده بود با دو تا مهمونش که موضوع رو خونده بودن و کاملا تو باغ بودن و سر به زنگا مچ میگرفتن. آدمای کاملا اپلایدی بودن ولی مسلط به موضوع. اولش من یکم ناراحت بودم که استادمم اومده میترسیدم یه جا سوتی بشه و ضایع بشه. ولی واقعا یه جای کار که بوآز و یکی دیگه بی امون سوال میپرسیدن و من واقعا داشت رشته کار از دستم در میرفت راب قضیه رو جمع و جور کرد. یه چیزایی گفت که من هیچی نفهمیدم و فقط گفتم آره این خیلی موضوع خوبیه واقعا به همه توصیه میکنم بخونندش!‌

تالک دو ساعت و نیم. من دهنم کف کرده- هنوز خیلی خستم ولی ارزشش رو داشت. برای اولین بار جلوی بچه های گروه رفتن پیش بو آز و موزز دو ساعت و نیم از تمام قضیه ها دفاع کردن و هر لحظه ترسیدن که الان سوتی کار یه جا در بیاد در اثر سوالهای بی امون ملت و خوشبختانه همه را پشت سر گذاشتن و هر جا کم آوردن مثال عملی زدن (و در اینجا در دلت از بوآز فحش شنیدن و البته از این فحش ها راضی بودن) بوآز خیلی مرام گذاشته بود تالک رو اومده بود. و سایرین هم. تابستون میخوام روی کاربرد دو تا کاربرد این الگوریتم کار کنم (یکیش سی دی ام ای هست و خیلی ازش نمیدونم ولی خوبیشم همینه). با این استاد بعیده خیلی کار تیوری بکنم تابستون با اون یکی ولی احتمالش زیاده فردا میخوام برم پیشش گربه رو حجله کش کنم.

تابستان گرم و نسبتا کسل کننده ایه.ولی وقتی کار آموزی نرفتی و همینجا موندی که با استادات کار کنی خوب باید یه کارایی هم بکنی .

پی نوشت: کاری وجود داشت که من همیشه فکر میکردم بابا امتحانه ! من آلوده نخواهم شد! الان دارم میبینم بین من و بقیه زیاد فرقی نیست در نتیجه به مداد گوهر مداد قسم از همین الان و همین جا دیگه اون کار رو بر خودم حرام کردم و اگر سرپیچی کنم خونم مباح (ربطی به دخان و ملحقات نداره خیلی چیز کثیفیه)




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر