شنبه

دارم با کی حرف میزنم . نمیدونم نمیدونم

هفته دهم هم تموم شد! واقعا یعنی فقط دو هفته دیگه ترم دوم هم تموم میشه! هر یه روز در میون ملیسا میل میزنه که ادوایزر چی شد. فکرش رو که میکنم اگه درس کامپلکسیتی ارائه میشد این ترم یا اگه بوآز این همه شاگرد نداشت یا اگه ترم پیش وزیرانی درسش رو درس الگوریتم تارجان نمی افتاد یا اگه کالدربنک تو هم پیجش نمیزد که کوانتوم کار میکنه یا اگه اون شب به محمد میل نمیزدم و محمد فکر نمیکرد الان که من جواب موبایل نمیدم حتما تو ایتینگ کلاب آندرگرد ها اوردز کردم اگه برنارد شزل به همین راحتی نمیگفت میتونه کو ادوایزرم باشه اگه موزز که تا همین چند ماه پیش فقط حسین شاگردش بود این دو تا هندیا تصمیم نمیگرفتن باهاش کار کنن (به جای سنجیو که اسم و رسمش بیشتره) . اگه من اینقد از کامپرسد سنسینگ و بعدش رندم پروجکشن خوشم نمی اومد. اگه اون شباهت بین مقاله حسیبی و مقاله ایندیک رو دقیقا شبی که باید مقاله میان ترم درس رو مینوشتیم پیدا نمیکردم اگه علی جاب نمی گرفت / اگه خیلی خیلی اتفاق های ساده ای که یه جور دیگه رخ میداد... دلم می خواد بقیه راه رو هم به خدا بسپرم. به خدای خودم که همیشه دست من رو از یه مسیر خوب گرفته و برده جلو . حتی مسیری بهتر از چیزی که خودم فکر میکردم. واقعا دوست دارم این بیت سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی رو. نمیخوام بگم سختیاش کم بوده بله سختی و استرسم داشته ولی ازش چیز یاد گرفتم . از بهترین دوستم ! بهش خیلی بدهکارم خیلی !

بگذریم. کارای ادوایزر و اینا که مونده ! کارای هازینگ (خونه ) هم که همونطوری که فکر میکردم من سال دیگه رو هوام اسمم تو هیچ کدوم از لیستها نیست باید دوشنبه برم ببینم چه مرگشونه! ترم به آخر رسیده و باید پروژه ها رو شروع کنم به انجام دادن. امشب یک must دارم که باید حتما تمومش کنم راجع به تلفیقه تلفیق رندم پروجکت با الگوریتم های رگرسیون و loss minimization . من واقعا تجربه این استقلال اینجا رو دوست دارم. دلم میخواد ادامه پیدا کنه. مدتیه اصلا دلم برای کشور تنگ نشده واقعا دلم می خواد این ادامه پیدا کنه حتی دلم نمیخواد کانادا میبودم اون این استقلال رو نداشت. دلم می خواد تا صبح به این آهنگ گوش کنم و روی مسالم فکر کنم امشب. دوست دارم این تجربه رو و حتی خطرات و بی احتیاطی هاش رو. واقعا مثل یه خواب میمونه!

دارم با کی حرف میزنم . نمیدونم نمیدونم . این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره...

۱ نظر:

  1. هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد .

    حاج دادا، همش سر فهم ه و اینکه تو از چی، چی می فهمی . . .

    جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی
    غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد...

    درس پس دادم جناب دادا

    پاسخحذف