اخبار در ولایتمان بسیار است لیکن چه چاره که نایاب شدن قلم و قیمت سرسام آور دوات و اعتصاب کارمندان مجال نوشتنمان را گرفتست. به طور خلاصه به اهم اخبار میپردازیم تا بلکه در فرصتی مناسب به شرح و بسطشان بنشینیم. از اونجا که تمام کارمندان در اعتصابن و همه مطالب را خودم باید بنویسم زبان این خبرنامه با نسخه های قبلی متفاوت است تا حدی
یک - دیوان حافظی از شهر سیاتل به دستمان رسید . به قول الناز خانم نوری "خوش حالم کرد" . واقعا هدیه خیلی خوبی بود و مناسب. دست جناب محسن خان درد نکنه.
دو- محمد حسین باطنی امروز جنرالش رو داد. شرح ارائه اش د استانی داره که سر فرصت به آن می پردازم لیک برای فعلا امیدوارم به خوبی پاس بشه! ضمنا اگهی داده شده که شما خواننده عزیز هم براش دعا کنین یا انرژی مثبت بدین یا هر طوری دیگری که میتونین پرینستون تایمز در باره وسیله شما هیچ مسئولیتی ندارد در هر صورت هدف آنرا توجیح می کند
سه - فردا برای درس کدینگ ارائه دارم. امیدوارم با کمک خدا به خوبی تموم شه! امروز ملیسا (جلو خانی اینجا برای شریفیا) (خواجوی اینجا برای حلی ها ) (برا فرزانگانیا معادلش رو نمیدونم) گفت که راب کالدربنک یه نامه داده و قبول کرده مسئولیت سوپروایزوری من رو . کالدربنک رپیس دپارتمان ریاضی کاربردیه و عضو دپارتمان برق . من واقعا این دو تا کاری رو که الان دارم باهاش میکنم دوست دارم. یه نکته جالب راجع به این آدم اینه که علاوه بر اینکه تو کار آکادمیک خیلی کارش درسته تو کار اینداستری هم هست. دوازده سال تو AT&T بوده (و همونجا بوده که وحید تارخ (استاد بهتاش) زیر نظر این کد های space-time رو تولید کرده .ابگذریم. آدم یاد این شعر هر کسی نغمه خود خواند صحنه پیوسته به جاست میافتد.
چهار- امشب با بچه های گروه تئوری رفتیم خدا حافظی برنارد . برنارد رو قبلا توضیحاتش رو تو این وبلاگ دادم. از آلمان یک سال اینجا مهمون بود بعد ام آی تی و برکلی و اینجا پذیرش گرفت حالا داره میره ام آی تی. بچه خوبی بود. جالبیش اینه که بیست و پنج سالشه ولی شبیه یه آدم نوزده ساله میمونه! این بچه های گروه تئوریم (به جز حسین و محمد) موجودات عجیبین ! کلا از مرحله پرتن !! کلا من نمیتونم بفهمم فلسفه زندگیشون چیه !!! البته باهاشون تا این حد بودن واقعا مفیده ولی واقعا مساله حل کردن رو که بذاری کنار تو خیلی از چیزا شوت میزنن اساسی! آدم باید به چیزای دیگه ایم برسه
پنجم- من واقعا خسته شدم. واقعا خسته شدم. امیدوارم تا سه شنبه همه چی به خوبی و خوشی تموم شه بعدش حتما باید برم یه استراحت
ششم- آدم این چیزایی مثل برمه رو که میبینه واقعا دلش میگیره! واقعا دلش میگیره . به خصوص که پشت سرشم بشنوی "باید سریع ایران رو جمع و جور کنیم و به مسئولیت جهانیمون برسیم"
هفتم -
در اسرع وقت و به یاری خدا رفع تکاملی این بحرانها ضمیمه تکاملی این خبرنامه منتشر خواهد شد
یک - دیوان حافظی از شهر سیاتل به دستمان رسید . به قول الناز خانم نوری "خوش حالم کرد" . واقعا هدیه خیلی خوبی بود و مناسب. دست جناب محسن خان درد نکنه.
دو- محمد حسین باطنی امروز جنرالش رو داد. شرح ارائه اش د استانی داره که سر فرصت به آن می پردازم لیک برای فعلا امیدوارم به خوبی پاس بشه! ضمنا اگهی داده شده که شما خواننده عزیز هم براش دعا کنین یا انرژی مثبت بدین یا هر طوری دیگری که میتونین پرینستون تایمز در باره وسیله شما هیچ مسئولیتی ندارد در هر صورت هدف آنرا توجیح می کند
سه - فردا برای درس کدینگ ارائه دارم. امیدوارم با کمک خدا به خوبی تموم شه! امروز ملیسا (جلو خانی اینجا برای شریفیا) (خواجوی اینجا برای حلی ها ) (برا فرزانگانیا معادلش رو نمیدونم) گفت که راب کالدربنک یه نامه داده و قبول کرده مسئولیت سوپروایزوری من رو . کالدربنک رپیس دپارتمان ریاضی کاربردیه و عضو دپارتمان برق . من واقعا این دو تا کاری رو که الان دارم باهاش میکنم دوست دارم. یه نکته جالب راجع به این آدم اینه که علاوه بر اینکه تو کار آکادمیک خیلی کارش درسته تو کار اینداستری هم هست. دوازده سال تو AT&T بوده (و همونجا بوده که وحید تارخ (استاد بهتاش) زیر نظر این کد های space-time رو تولید کرده .ابگذریم. آدم یاد این شعر هر کسی نغمه خود خواند صحنه پیوسته به جاست میافتد.
چهار- امشب با بچه های گروه تئوری رفتیم خدا حافظی برنارد . برنارد رو قبلا توضیحاتش رو تو این وبلاگ دادم. از آلمان یک سال اینجا مهمون بود بعد ام آی تی و برکلی و اینجا پذیرش گرفت حالا داره میره ام آی تی. بچه خوبی بود. جالبیش اینه که بیست و پنج سالشه ولی شبیه یه آدم نوزده ساله میمونه! این بچه های گروه تئوریم (به جز حسین و محمد) موجودات عجیبین ! کلا از مرحله پرتن !! کلا من نمیتونم بفهمم فلسفه زندگیشون چیه !!! البته باهاشون تا این حد بودن واقعا مفیده ولی واقعا مساله حل کردن رو که بذاری کنار تو خیلی از چیزا شوت میزنن اساسی! آدم باید به چیزای دیگه ایم برسه
پنجم- من واقعا خسته شدم. واقعا خسته شدم. امیدوارم تا سه شنبه همه چی به خوبی و خوشی تموم شه بعدش حتما باید برم یه استراحت
ششم- آدم این چیزایی مثل برمه رو که میبینه واقعا دلش میگیره! واقعا دلش میگیره . به خصوص که پشت سرشم بشنوی "باید سریع ایران رو جمع و جور کنیم و به مسئولیت جهانیمون برسیم"
هفتم -
در اسرع وقت و به یاری خدا رفع تکاملی این بحرانها ضمیمه تکاملی این خبرنامه منتشر خواهد شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر