1. دروغ علنی: در طول بازی اخیر استقلال، بارها تصویر «صادق ورمزیار» کمک مربی این تیم در حال صحبت با تلفن همراه، از تلویزیون پخش شد و میلیون ها نفر آن را دیدند. جالب این که وقتی خبرنگاری از ایشان پرسید: «با کی حرف می زدی؟» ورمزیار به کل زیرش زده و گفت: «من؟ نه! کی؟ کجا؟»
به همین مناسبت پیشنهاد می شود جایزه «راستگوترین مربی هفته» به این عضو موثر آبی ها اهدا شود. چون بعضی ها معتقدند اگر او جداً تلفنش را سایلنت کرده بود (همانطور که خودش می گوید) معلوم نیست چه به سر تیمش می آمد!
2. فوتسالیست های رمانتیک: در دقایق دوم- سوم بازی تیم فوتبال سالنی «علم و ادب» خراسان، «مسلم طلوعی» بازیکن ملی پوش این تیم قلبش گرفت و طفلی مرحوم شد. ولی نکته جالب، میزان رقت قلب همبازی ها و مسئولان عزیز بود که با وجود اعلام فوت این بازیکن در بین دو نیمه، در کمال خونسردی به بازی ادامه داده و کک شان هم نگزید!
خب این دوستان نشان دادند حسابی حرفه ای شده اند و اجازه نمی دهند احساسات مانع کارشان شود. این خارجی ها هم الکی ادای آدم های بااحساس را در می آورند که مثلاً وقتی یکی از همبازی هاشان می میرد، دو هفته بازی نمی کنند. تازه صداوسیمای ما می گوید: خارجی ها جای قلب، کمبزه در سینه دارند!
3. انزلی غیرمردابی: عجیب ولی واقعی! برای اولین بار در طول تاریخ فوتبال ایران، تیم «ملوان» در زمینی از رقیب خود پذیرایی کرد که غیر باتلاقی و تقریباً استاندارد بود. باورتان می شود؟
4. سرمربیان تازه: هفته اخیر لیگ برتر فوتبال ایران، سراسر ماجرا بود. اما بشنوید از تازه ترین این رخدادهای غیرعادی، که اخراج مربی «پیکان» و سپردن سرپرستی تیم به «مصطفی کارخانه» سرمربی تیم والیبال این باشگاه است!
در همین راستا پیشنهاد می شود سایر باشگاه هایی که از مربیان خود رضایت ندارند هم آن ها را اخراج و نفرات زیر را جایگزین کنند:
- استقلال: «دوای درد آبی، اخراج ناصر حجازی»؛ و البته انتصاب «آقامدد» تدارکاتچی تیم، در راس کادر فنی.
- پگاه: مربی تیم نجات غریق گیلان، یا بازگرداندن «مجید جهانپور» بعد از تنها یک هفته که از اخراجش می گذرد.
- شیرین فراز: از بین گنده ترین گنده لات کرمانشاه یا معروف ترین تولیدکننده روغن کرمانشانی، یکی به دلخواه.
- ابومسلم: از لج خداداد، «شهرام گودرزی» جوانی که این هفته توسط ایشان ضایع شد.
- پرسپولیس: هرچند «افشین قطبی» خوب نتیجه گرفته و تیمش در صدر جدول است، برای جا نماندن از قافله، «علی پروین» و فوتبال «علی اصغری» را جایگزین کنند.
5. ده نفره شدن خودخواسته: «خداداد عزیزی» سرمربی ابومسلم، وقتی دید شهرام گودرزی به تیم خودشان گل زد، این جوان تیره بخت را بیرون کشیده و باعث شد تیم مشهدی ها دقایق آخر بازی مقابل «پاس» را با یک یار کمتر بازی کند. خداداد که سه تعویض خود را انجام داده بود، با این کارش گودرزی را چنان تحقیر کرد که این بازیکن با چشم های گریان روی نیمکت نشسته و تا پای غش رفت!
6. چک تاریخی: عزیزی در متن داغ ترین حاشیه های این هفته بود. او یک چک از «ناصر شفق» مدیرعامل باشگاه خورد تا حسابی برای آتشی که به پا کرد، شارژ شود. این که شفق آرام و متین آنقدر داغ کند که به برخورد فیزیکی متوسل شود هم از آن اتفاقاتی است که هر هزار سال یک بار ممکن است دیده شود.
این هم جملات قصار آقای مدیرعامل در مصاحبه هایش:
پس از بازی: تیم ما «یک مقدار» خیلی بد بازی کرد!
پس از چک: من احساس می کنم داستان خاصی نبوده!
برای رعایت انصاف و عدالت، این جملات قصار خداداد را هم نقل می کنیم:
پس از چک: من مارمولک تر از اینم که شما منو سیاه کنید!
پس از آرام گرفتن: البته جناب آقای شفق مدیرعامل تیم و بزرگ ما هستند و...!
7. کار فی سبیل الله: خداداد می گوید یک سال است دارد مجانی برای ابومسلم کار می کند. تکمله ناصر شفق هم جالب است: «من هم تا به حال یک ریال نگرفته ام. معاونت فرهنگی باشگاه هم نگرفته، معاونت فلان هم نگرفته، فلانی هم نگرفته، هیچکس نگرفته...!»
این جملات را قبلاً از امثال «علی فتح الله زاده» مدیر باشگاه استقلال یا «علی پروین» مربی پرسپولیس هم شنیده بودیم. البته بعداً وقتی افشا شد که مثلاً پروین برای یک فصل رقم وحشتناک 400 میلیون را به جیب زده، باد هواداران و مدافعانش خوابید؛ همان ها که اعتقاد داشتند این آقا ناجی باشگاه است و فرشته ای که از آسمان ها افتاده پایین و این حرف ها...
این قدر اعتماد به نفس برای گفتن دروغ های بزرگ، در فوتبال که هیچ، در کل دنیا بی نظیر است. نیست؟
8. رسانه های مقصر: تا صحبت از پروین است، این نکته را هم داشته باشید؛ آقای پروین می گوید بازی استقلال و پرسپولیس برای این در سطح کیفی نازلی بوده که «این روزنومه ها بی خودی گندش کردن»!
البته در دنیا دربی های خیلی بزرگ و حساس تری برگزار می شود که با سروصدای رسانه های بین المللی و توجه میلیاردی مردم جهان همراه است؛ با این حال این بازی ها بهترین و قشنگ ترین دیدارهای فصل از آب در می آیند. آقای خبرنگاری که میکروفن را می گیری جلو شکم پروین و خشکت می زند! چرا در جواب کارشناسانه «سلطان» این را نپرسیدی؟
9. گم شده همیشگی: این یکی زیاد مهم نیست، اصلاً خودتان را ناراحت نکنید. فقط باز «فیروز کریمی» (شاید برای صدمین بار) قهر کرده، سر تمرین استقلال اهواز نرفته و کلاً ناپدید شده!
خب این هم یکی از ویژگی های فوتبال خاص ما ایرانی هاست دیگر.
10. اخراج مضحک: در بازی پگاه گیلان و ذوب آهن اصفهان وقتی «محمدرضا مهدوی» مصدوم شد، در کمال تعجب، دکترهای هر دو تیم برای معالجه بر بالین او حاضر شدند. این ماجرا به درگیری لفظی آقایان دکترها منجر شد و نزدیک بود بر سر مداوای مصدوم، کتک کاری کنند. اما از همه جالب تر اینکه داور بدوبدو آمد و با قاطعیت بازیکن مصدوم را اخراج کرد. لابد برای اینکه تا او باشد دیگر دکی ها را به جان هم نیندازد!
11. مدیرعامل زرد: علی فتح الله زاده بعد از دربی تهران به شدت کنترل خود را از دست داده بود؛ او که گویا شعارهای تماشاگران و جو استادیوم رویش اثر سوء گذاشته بود، در مصاحبه های بعد از بازی نه مثل یک مدیر بلکه مثل یکی از همان هواداران سیزده- چهارده ساله احساساتی حرف می زد و انگار داشت به نشریات افراطی طرفدار تیم، تیتر می داد!
12. سمعی و بصری: دربی قرمز و آبی تهران پر از حاشیه بود. ولی یک اتفاق مهم و تاریخی که در حاشیه این بازی افتاد، استفاده داوران خارجی از وسائل کمکی الکترونیکی (گوشی ارتباطی) برای قضاوت بود. این اولین بار بود که در لیگ ما از این وسائل استفاده می شد و جای تقدیر دارد که آقایان داوران اسپانیایی لطف کردند و گوشی هایشان را با خودشان آوردند!
قسمتی از مصاحبه پیش از بازی یک مسئول محترم با رادیو ورزش: برای این بازی، داوران از وسائل سمعی و بصری استفاده می کنند. وسائل سمعی شان رسیده و قرار است وسائل بصری هم برسد! (برای این که از فردا مزاحم ایشان نشوید و نپرسید «بصری شان دیگر چه بود؟»، نام این مسئول محترم را نمی نویسیم!)
13. فهم معنی مفت: افشین قطبی دوشنبه شب در برنامه تلویزیونی «نود» حاضر شد و برای اولین بار از واژه محبوبش یعنی «سازماندهی» استفاده نکرد! ضمناً این مربی که هنوز فارسی را درست نمی داند، از گلی که تیمش خورد به عنوان «گل مفت» استفاده کرد که حتماً حاصل مشاوره نزدیکان تیم قرمز پایتخت با ایشان است. اگر قطبی را یک مربی بین المللی بدانیم، باید گفت که «به لطف یزدان و بچه ها» موفق شده ایم واژه «مفت» را وارد ادبیات فوتبال سطح اول جهان کنیم. مبارک است انشالله!
به نقل از http://www.jour4peace.com/main1.asp?a_id=471
kheyli bahal bud :D
پاسخحذف