سه‌شنبه

گزارش روز از ديداردانشجويان با احمدي نژاد - سه شنبه 17 مهر 1386

وعده ي ما امروز، دوشنبه ساعت 9:30 دقيقه در مقابل کتابخانه ي مرکزي، در هنگام حضور احمدي نژاد در تالار علامه اميني". اين جمله پايين تراکت کوچکي نوشته شده بود که تنها ساعتي پيش از ورود احمدي نژاد به دانشگاه تهران، بين دانشجويان دست به دست مي چرخيد. دانشجوياني که روي تراکت هاي کوچک ديگري از جمله خطاب به احمدي نژاد نوشته بودند: "مي آييم تا ياد آوري کنيم پا به مکاني آکادميک مي گذاري که مسئولان منصوب شما بهترين اساتيد ش را اخراج کرده اند... مي آييم تا از خوابگاههاي 6 نفر و بيشتر گلايه کنيم... مي آييم تا مزه ي عدالت را بچشيم، فردا مي آييم تا ببينيم بين ما و دانشجويان کلمبيايي عدالت بر قرار مي کني؟ همانطور که حرفها و حتي توهين ها و هو کردنهاي آنها را شنيدي و تحمل کردي، سئوالات و انتقادات ما را هم مي شنوي؟"
به عقيده دانجويان معترض، احمدي نژاد اما براي برقراري چنين عدالتي به دانشگاه نيامده بود؛ چرا که نه فقط هيچ يک از صدها دانشجوي منتقد اجازه ي حضور در سالن سخنراني وي را نيافتند، بلکه نيروهاي امنيتي با محاصره ي دانشگاه تهران از همان صبح رفت و آمد دانشجويان را سخت زير نظر گرفتند و مامورين انتظامات دانشگاه نيز از ورود دانشجويان ديگر دانشگاهها به دانشگاه تهران جلوگيري کردند. با اين حال تعدادي از دانشجويان دانشگاههاي علامه و پلي تکنيک به سختي و به کمک دوستانشان در دانشگاه تهران توانستند از حصار هاي سخت امنيتي عبور کنند و به درون دانشگاه تهران راه يابند.
اعضاي شوراي مرکزي دفتر تحکيم که يک روز پيش از حضور احمدي نژاد در دانشگاه تهران با طرح بيست سئوال خواستار پاسخگويي وي شده بودند با تهديد نيروهاي امنيتي از حضور در دانشگاه تهران باز ماندند، اما سئوالات آنان بارها از زبان سخنرانان تريبون آزاد و در تجمع دانشجويان معترض تکرار شد؛ خصوصا در اين مورد: "سه دانشجوي دانشگاه اميرکبير به نامهاي احسان منصوري، مجيد توکلي و احمد قصابان که از اعضاي اين اتحاديه نيز مي باشند، به اتهام انتشار نشرياتي جعلي بيش از 5 ماه است که درزندان به سر مي برند. بسياري معتقدند انتشار نشريات جعلي توسط حاميان شما و براي انتقام گيري ازدانشجويان بوده است. در جلسه اخير دادگاه اين سه دانشجو موضوع انتقاد به جنابعالي در دانشگاه امير کبير مطرح شده است. با اين وجود چه طور در دانشگاه کلمبيا ادعا نموديد که با دانشجوياني که در دانشگاه امير کبير به شما انتقاد نمودند برخوردي صورت نگرفته است؟"
به جز نامه ي اعضاي شوراي مرکزي تحکيم، همزمان با سخنراني احمدي نژاد، نامه ي ديگري نيز در سايت هاي اينترنتي منتشر و در ميان دانشجويان دست به دست شد. نامه اي که امضاي دانشجويان ليبرال دانشگاههاي تهران- يکي از طيف هاي جنبش دانشجويي ـ را در پاي خود داشت. نامه اي مشحون از پرسشهاي صريح و انتقادات تند. در قسمتهايي از اين نامه آمده بود: "آقاي احمدي نژاد با وجود توقيف بيش از صد نشريه، بازداشت مداوم فعالين سياسي و فعالين حقوق بشر، اخراج و بازنشستگي اجباري اساتيد، سه ستاره شدن دانشجويان و صدور احکام محروميت از تحصيل براي دانشجويان منتقد، و تحميل سانسور وقيحانه ي خبري به رسانه هاي مستقل آيا صحبت کردن از آزادي بيان در ايران بيشتر شبيه يک شوخي نيست؟ وقتي که احزاب همه اينگونه تحت فشارند و مامورين تحت امر شما در روز روشن به دفتر يک حزب قانوني حمله ي مسلحانه مي کنند و اعضاي ان را به زننده ترين وجه ممکن بازداشت مي کنند شما چگونه مي توانيد مدعي وجود آزادي در کشور شويد؟... شما اگر ذره اي به آزادي، دموکراسي و حقوق بشر اعتقاد داشتيد هرگز به برخوردهاي اينچنيني با مخالفين و منتقدين خود ـ خواه دانشجو و خواه غير دانشجو- رضايت نمي داديد... ما مصرانه از شما مي خواهيم که به نقض حقوق بشر در ايران و به تعقيب و آزار منتقدين خاتمه دهيد. ما از شما مي خواهيم که به جاي طرح شعارها و ادعا هاي تو خالي فکري جدي به حال اقتصاد بيمار دولتي و فقر فزاينده ي مردم کنيد. ما از شما مصرانه مي خواهيم که شبح جنگ و تحريم را از کشور ما دور کنيد."
تجمع دانشجويان در داخل دانشگاه و در مقابل سالن سخنراني محمود احمدي نژاد آغاز شد. تجمعي که چندين بار با يورش لباس شخصي هايي که خود را "دانشجويان بسيجي" مي ناميدند به خشونت کشيده شد، چهره هايي که هيچکدام براي دانشجويان دانشگاه تهران آشنا نبودند.
نزديک به هزار دانشجو- يعني عددي بيشتر از افرادي که در تالار علامه اميني به سخنراني احمدي نژاد گوش مي کردند- در محوطه ي دانشگاه تهران فرياد مي زدند: "رييس جمهور فاشيست- دانشگاه جاي تو نيست". دانشجويان همچنين با سر دادن شعار "مرگ بر ديکتاتور" و "عامل تبعيض و فساد ـ محمود احمدي نژاد" اعتراض خود را به سياستهاي وي اعلام کردند. اما شايد همه ي آنچه دولت احمدي نژاد با دانشگاه کرده بود در اين شعار خلاصه شده بود که: "اخراج، تعليق، شکنجه ـ نتيجه ي مهرورزي".
در حين تريبون آزاد نمايندگاني از دانشگاه علامه و دانشگاه پلي تکنيک نيز به ايراد سخنراني پرداختند و در مورد احکام سنگين انضباطي در دانشگاه علامه و بازداشت دانشجويان دانشگاه پلي تکنيک احمدي نژاد را مورد پرسش قرار دادند. اين اما پايان ماجرا نبود. دانشجوياني که تحت تدابير شديد امنيتي از راه يافتن به سالن باز مانده بودند با راهپيمايي در محوطه ي دانشگاه و سر دادن سرودهاي يار دبستاني و اي ايران به طرف يکي از درهاي رو به خيابان انقلاب دانشگاه تهران حرکت کردند. اينجا بود که در مواجهه ي دانشجويان با پليس ضد شورش که آن سوي نرده هاي دانشگاه مستقر بود اتفاق کم سابقه و عجيبي افتاد، پليس از بيرون دانشگاه براي متفرق کردن دانشجوياني که درون دانشگاه بودند به "گاز فلفل" متوسل شد. واکنش دانشجويان به اين اقدام پليس ضد شورش فرياد "نظامي حيا کن- دانشگاه را رها کن" بود. دانشجويان همچنين شعار مي دادند. "حکومت سپاهي - نمي خوايم نمي خوايم"، "حکومت زور نمي خوايم- پليس مزدور نمي خوايم". دقايقي پس از اين واقعه، ماشين حامل وزير علوم به طور کاملا اتفاقي با دانشجويان خشمگين رودر رو شد که دانشجويان با شعار "وزير بي کفايت -استعفا استعفا" به استقبال او رفتند و زاهدي به کمک راننده و تيم محافظانش به سرعت از صحنه گريخت.
دانشجويان به دنبال قريب به 4 ساعت تجمع و راهپيمايي، حوالي ساعت 2 بعد از ظهر به تجمع خود پايان دادند. پايان اين تجمع نيز البته با زد و خورد دانشجويان و نيروهاي لباس شخصي درون دانشگاه همراه شد. يکي از اين دانشجويان به روز مي گويد: "حال بايد نشست و ديد احمدي نژاد همان انتقامي را که از دانشجويان پلي تکنيک گرفت از دانشجويان معترض امروز هم خواهد گرفت؟"
اين دانشجو مي افزايد: "احمدي نژاد از دانشگاه تهران رفت، با انبوهي از سئوالاتي که نه تنها بي پاسخ ماند بلکه حتي مجال طرح هم نيافت تا دانشجويان ايراني با خود بيانديشند جايگاه آنها در کابينه ي 70 ميليوني محمود احمدي نژاد کجاست".
اين سخن هنگامي وجهي ديگر گرفت که يکي از سخنرانان تجمع آرزو کرد: "اي کاش، منصوري، قصابان و توکلي هم سربازان متجاوز انگليسي بودند تا هر چه زودتر و با کمال عزت و احترام آزاد مي شدند".
دانشجويان بسياري هم بودند که مي گفتند: احمدي نژاد حتما صداي فرياد دانشجويان در دانشگاه تهران را شنيده است و حتما اين فراز از نامه ي آنها را خوانده است که: "شما از مهرورزي، عشق و عدالت مي گوييد در حاليکه معلماني را که تنها حق خود را مي خواستند به خشن ترين شکل سرکوب کرديد. کارگراني را که حق خود را مي خواستند به زندان افکنديد و دانشجويان و روشنفکراني را که مخالف شما بودند يا متفاوت از شما مي انديشيدند را در زندانهايتان به زنجير کشيديد".
for those who suffer from this stupid filtering!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر