شنبه

فریدون فروغی



ا

امروز جمعه بود.سیزدهم مهرماه! سال 80 هم جمعه ای داشت سیزدهم مهرماه. روز درگذشت فریدون فروغی. کسی که لا اقل هر وقت دلم میگیره میرم آهنگ مرغ گرفتارش رو گوش می دم.یا یار دبستانی یا نیاز یا کوچه شهر دلم یا آدمک یا قریه من یا سال قحطی یا ... یا حتی آهنگ دختری به نام تندر که بهش قول داده بودن اجازه پخش بهش بدن و ندادن! بهش قول مجوز دادن و هنوزم مجوز نداره! چرا؟ واقعا باید فکر کرد چرا! یکی از دوستاش تو یکی از مصاحبه ها می گفت بعد از تلاش بسیار و یاس خود کشی کرد! واقعا چرا؟ یادم میاد فقط و فقط یک بار صداش رو از تلویزیون شنیدم. زمان انتخابات آهنگ یار دبستانی رو تبلیغ دکتر معین پخش شد! حتی کار به جایی رسید که عید امسال یه مشت از عقب مونده ها زدن قبر فریدون و شاملو رو شکوندن (واقعا آدم باید چقدر پست و عقده ای باشه) اولین کنسرت فریدون فروغی بعد از انقلاب فریدون فروغی در آغازی نو نام داشت و بعد از اون... دیگر هیچ.تنها کاری که براش کردن اجازه دادن تو یه اتاق! تو کیش کنسرت بذاره( من اون موقع اونجا بودم و برای اولین بار صدا و آهنگاش رو شنیدم!) به هر حال میدونم که قضاوت با آیندگانه البته اگه ... شاید که آینده از آن ما

وصيتنامه فريدون فروغی

بگوييد بر گورم بنويسند:
زندگی را دوست داشت
ولی آن را نشناخت
مهربان بود
ولی مهر نورزيد
طبيعت را دوست داشت
ولی از آن لذت نبرد
در آبگير قلبش جنب و جوشی بود
ولی کسی بدان راه نيافت
در زندگی احساس تنهايی می نمود
ولی هرگز دل به کسی نداد
و خلاصه بنويسيد:
زنده بودن را برای زندگی دوست داشت
نه زندگی را برای زنده بودن
آلبوم گرفتار
کنسرت آغازی نو
سال قحطی
کلیپ نیاز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر