به این ترانه با صدای داریوش گوش دهید
خورشيد خانوم آفتاب كن
شبو اسير خواب كن
مجمر نور رو وردار
يخ زمينو آب كن
گُلاي باغچه خوابن
ماهيا پير و خسته
قناري هاي عاشق
بال صداشون بسته
فواره هاي خاكي
تن نميدن به پرواز
شمع و كل و پروانه
جا نميشن تو آواز
مرواريدهاي نور رو
بپاش تو دامن خواب
ما رو ببر به جشن ِ
كندم و نور و آفتاب
سوار اسب نور شو
زمينو اندازه كن
دستمال آبي وردار
قلبامونو تازه كن
خورشيد تن طلايي
زمين برات هلاكه
نگو:(( طلا كه پاكه
چه منتش به خاكه))
زمين كه عاشق توست
حيفه تو شب بميره
حيفه سراغتو از
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر