ساعت نه و نیم صبحه. من تو آزمایشگاه هوش مصنوعی (بهترین جای دپارتمان برای خواب) تو یه ترکیب محدب از چرت و خواب و بیدار به سر میبرم. جردن (یکی از بچه های سال پنجمی گروه ماشین لرنینگ) وارد میشه
من: سلام
جردن: هی سینا!
من:خوبی جردن؟
جردن: همینجوری مثل بز اخبش نگاه میکنه!
چند دقیقه طول میکشه تا بفهمم what is going wrong!
من: سلام
جردن: هی سینا!
من:خوبی جردن؟
جردن: همینجوری مثل بز اخبش نگاه میکنه!
چند دقیقه طول میکشه تا بفهمم what is going wrong!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر