پنجشنبه

قدری فکر کنیم

پدر تو شجاع است نه برای اینکه نامه ای نوشته یا در زندان اعتصاب کرده ویا حرفهایی می زند که این روزها خیلی ها میزنند، او یک اسطوره شجاعت است چون جایی که به بن بست باورهایش رسید جایی که دید دیگر نمی توان با مصلحت اندیشی و رویای شیرین به راه ادامه داد دست به یک عصیان عظیم زد. اعتراف کرد به اشتباهاتش و شکست تمام آن باورها را. این قدر جرات و جسارت داشت که از تمامی خانواده و تک تک دوستان و مردمان جامعه اش عذر بخواهد و تاوان این عصیان بزرگ را بدهد. او خود را شکست و با دل های مردمان آزاده زمانش همگام شد. این جرات را خیلی ها ندارند. اینکه اعترافی چنین سنگین را در حضور تمامی مردمان جامعه خویش آشکار کنند.

دروغ چرا؟ این رو که خوندم مو به تنم سیخ شد. پیش خودم دارم فکر میکنم که آقا سینا به کجا داری می‌ری؟ آهای مردم به کجا داریم میریم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر