چهارشنبه

درد متناوب

میدونین چرا من جدیدا اینقدر دیر به دیر اینجا رو آپدیت میکنم. چون صرفا باید یه حس خیلی خاصی باشه که خودم رو به این وبلاگ چندین ساله برسونه. این حس هم جدیدا دیر به دیر میاد ولی وقتی میاد دیگه میادش خودش. الانم یکی از همون زماناست که من رو واداشت پاشم بکوبم برم لپ تاپم رو بیارم که این لینک رو اینجا بذارم. احتمالا دوباره چند ساعت دیگه این حس میره و شما من رو یکی دو هفته‌ی دیگه میبینین.

۴ نظر:

  1. سلام
    آپ کردن وبلاگ کار ساده ای نیست. باید سوژه داشته باشی و نیز معمولا تحلیل. موفق، مصمم و متعالی باشید

    پاسخحذف
  2. سوژه که اینجا زیاده منصوره خانوم حس نوشتن راجع بهشونه که کم و کمتر میشه

    پاسخحذف
  3. اینکه هنوز وبلاگ چندین سالتو رها نکردی، نشونی از حس و حال هست که خوبه.
    و به نظر می رسه که زندگیه یکنواختی نداری چون نوشتی که "سوژه که اینجا زیاده".با این حساب ای کاش این حس خاص بیشتر به شما سر بزنه تا ما بیشتر پست های شما رو بخونیم.
    م م م باشید

    پاسخحذف
  4. سلام
    از اون سوژه هاستا. اگر تو ایران این اتفاق بیفته حتما طرف یا مشنگه، یا خله، یا چله یا ... . حالا که این قضاوتها اون ور نیست شما هم بشکن بزن ببین چه اتفاقی می افته! اما ای کاش اون ایرانیه حداقل رو کنه که چه خبر هست.
    چند مدت پیشا یه إس إم بود که می گفت" سبو بشکست و دل بشکست و جام باده بشکست. خدایا در سرای ما چه بشکن بشکن است امشب!!... بشکن، من نمیشکنم، بشکن ... "
    چند بار امتحان کردم اما نشد در همون پست تایپ کنم به همین دلیل اینجا که می شد تایپ کرد نظر دادم!

    پاسخحذف