شنبه

لازمه‌ی پرواز

اولین بار به طور اتفاقی توی یک پرواز به شیکاگو کشفش کردم. از اون زمان به بعد این آهنگ شد آهنگ هر لحظه و هر جای پروازهای من. صندلی رو کنار پنجره میگیرم و آی پاد رو میزدم که مدام این آهنگ رو تکرار کنه و وای که چه حالی میده. وای چه حالی میده اگه طلوع یا غروب آفتاب باشه و آسمون قرمز مایل به نارنجی.

فیلم امیلی رو بالاخره امروز دیدم. فیلم قشنگی بود. شاید تو ایران اگه میدیدمش میگفتم این مزخرفات چیه دلمون رو باهاش خوش کنیم (آخه اون دوره دوره ی جبر جغرافیایی بود) سالای قبلم اگه اینجا میدیدمش احتمالا حسرت این رو میخوردم که نمیتونم پاریس رو از نزدیک ببینم ولی الان بعد از ورود به سال چهارم زندگی در کشور ویالات متحده نظر متفاوتی دارم. فیلمش قشنگ بود بقیه ساندترک هاشم خوب بودن.

هفته ی دیگه احتمالا یه سفر باید برم سیاتل. باید حواسم باشه چند تا چیز رو فراموش نکنم و یکیش همین شارژ کردن آی پاده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر