یک روزگارانی بود که این آهنگ گرفتار فریدون فروغی واسه من چیز جدیدی مینمود. الآن خیلی وقته که گوش دادن به اون خاطرات خیلی زیادی رو در ذهن من بازسازی میکنه. اما راستش رو بخواین چیزی که یک مقدار من رو نگران میکنه اینه که از اون زمان ـ یعنی حدود ده سال پیش ـ به بعد چیز دیگه ای نبوده که اونطور برای من حالت جدیدی داشته باشه.
الآن بیشتر دلم میخواد تواناییش رو داشتم که فریدون فروغی های امروزی رو کشف و حتی ساپرت میکردم. یعنی به طور خلاصه ده سال پیش مشکل من این بود که حکومت به فریدون فروغی اجازهی خوندن نمیده و الان مشکل من اینه که پس این فریدون فروغی نسل ما و تیمش کجاست و من نسبت بهش کجا هستم. فریدون فروغیای که قرار باشه من فقط توی کنسرتا و پشت ویترین مغازه ها ببینمش دیگه مثل سابق جذابیتی نداره.
و البته واضح است که ما اینجا از مرحوم فروغی به عنوان یک مثال استفاده کردیم تا یک حکم کلی تر رو بیان کنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر