یکشنبه

گروهی از آدمای احمق

توضیح بیشتر: (روی سخنم به دیواره)

آدمهای احمق گروههای مختلفی دارند. به نظر من یکی از خصلت های نکوهیده ی انسانها تظاهر است. در مورد تظاهری که به چاپلوسی و بوسیدن دست قدرت و سیاست هست بسیار نوشته اند و بسیار میدانیم اما الان نکته ی این پست نوع دیگری از تظاهر هست در زندگی روزمره ی خود ما. اینکه دیگران رو خر فرض کنیم و با اینکه یک چیز در سر داشته باشیم طوری وانمود کنیم که مقصودمان چیز دیگریه (همون شارلاتان بازی). تحملش برای من خیلی سخته و اگر قراره با من سر و کار داشته باشید لطفا از این کارها نکنید چون اولا من توی این زمینه تاحدی باهوش و بیشتر از اون به مراتب خوش شانس هستم و دوما درسته که درحال حاضر اصلا وقتی ندارم که تلف این مسایل احمقانه بکنم اما میتونین ببینین که طرز برخورد سینا چقدر میتونه به سرعت از این رو به اونرو بشه.

پی نوشت: استاد راهنمای دکترای من یک انسان انگلیسی سیاست مداره. توی این مدت پی اچ دی بیشتر از تحقیقات ازش همین اصول سیاست دار بودن رو یاد گرفتم. اینکه چطور آدم میتونه از منافع کوتاه مدتش چشم برداره و یا حتی اونا رو قربانی کنه تا به هدفهای بلندتری برسه. و چطور آدم میتونه با سیاست گلیمش رو از دست عناصر خارجی بکشه بیرون به طوری که اون عناصر حتی نفهمند که از کجا خوردند.


۴ نظر:

  1. همیشه وبلاگتو میخونم گفتم این دفعه یه چیزی بگم....
    گمان مبر که به پایان رسید کار مغان / هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است

    پاسخحذف
  2. من دیشب واقعا عصیانی بودم. میخواستم قبل از اینکه بخوابم کاملا خودم رو تخلیه کنم از انرژی منفی واسه همین یه مقدار تند شد این پست. پیش میاد دیگه!

    پاسخحذف
  3. داش سینا همیشه هم اینطوری نیست. خودت یادته چطور میپیچوندی منو بعد یک خالی میبستی و خودت هم میدونستی که من باور نمیکنم؟ همیشه برام جالب بود که خودت رو در مقابل من اینقدر پاسخگو میدونستی که یک خالی ببندی. و البته معصومیت پشت حرفات هم شیرین بود.

    پاسخحذف
  4. من برای کیوان توضیح دادم که این دی مرده خیلی خاص بود مگه نه داش کیوان ؟

    پاسخحذف