دوشنبه

اندر مذمت تعارف

من تعارف کردن رو دوست ندارم. یه جور بهم این حس رو میده که آدمی که باهام تعارف میکنه ازم هنوز دوره یا من براش غریبه ام. یعنی دلیلی نمیبینم آدمی که میدونم بهم نزدیکه و میدونم که  دوستمه بخواد برای اینکه دوستی یا محبتش رو اینطوری با اغراق اعلام کنه  وقتی من واقعا میدونم که توی دلش چقدر بیشتر و بهتر به من توجه و محبت داره. تعارف فقط موجب رنجش خاطر و احیانا اجبار به انجام کاری ناخواسته برای نرنجونده شدن طرف تعارف کننده و یا حتی دوری قلبی و حتی فیزیکی طرفین میشه. تعارف واقعا (مخصوصا از حد که بگذره) از قسمتهای منفی فرهنگ ایرانیه و عجیبم نیست که در فرهنگای دیگه وجود نداره. من به شخصه تعارفی که از حد بگذره رو دوست ندارم و اون رو باعث رنجش طرفین و احساس ناراحتی و حتی غریبگی میدونم.  من خوشحالم که آروم آروم و مخصوصا توی نسل ما تعارف زیاد از حد داره کم کم از جامعه رخت میبند ه

اگه این رو ندیدین که فکر میکنم همه دیدین بد نیست که ببینین که درک کنین چی میگم


۳ نظر:

  1. Shayad in az nazare to tarof kardane! Vagarna bayad gof khodet in kario ke migi azash badet miad kheili bishtar az tarafi ke midi anjam midi. Baram jalebe ke chera un be cheshmet nemiad! Shayad chun khodet miduni ke dari az ru ye mohebat migi va tarof nemikoni!

    پاسخحذف
  2. خوب اگه منم کاری رو انجام داده باشم اصلا دلبل نمیشه که کار درستی باشه. منم به هر حال بزرگ شده‌ی همون فرهنگ تعارفی هستم و شاید نا خودآگاه هنوز توی رفتارم وجود داره. ولی من که تصمیم دارم تا جایی که میشه دیگه تعارف رو و مخصوصا این نوع تعارف رو بذارم کنار.

    پاسخحذف
  3. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف